نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات اسرار ایرانی
باز هواي وطنم، وطنم آرزوست!
شيشه‌هاي اتوبوس را شكستيم و به سروان حمله كرديم. زير مشت و لگد تا جايي كه مي‌خورد كتكش زديم. راننده كه فرمان را برگردانده بود، از ترس تسليم شد.
کد خبر: ۴۱۶۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۲